AbiDic.com
  • دیکشنری

بدون مجوز


english

1 general:: unauthorized

transnet.ir

2 general:: unsanctioned

شبکه مترجمین ایران

3 Law:: without lawful authority; unauthorized; without authorization; unwarranted; unwarrantedly; unsanctioned; without permission; (loosely) without justification

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بدون علم و اطلاع
بدون علم و اطلاع من
بدون عیب و نقص
بدون فرزند
بدون فرونشتن
بدون فعالیت
بدون فکر و بررسی
بدون قاعده
بدون قصد
بدون قطب کردن
بدون قید نام ذینفع
بدون قید و شرط
بدون لگد (صنایع نظامی)
بدون مارپیچ تقویت شده
بدون مالک
بدون مجوز
بدون محرک، محرک نابسته
بدون معطلی
بدون مقدمه
بدون ملاحظه
بدون نصب به زمین یا دیوار
بدون نقص
بدون هدف
بدون هدیه
بدون همراه
بدون هموقتی
بدون واسطه
بدون وصیت
بدون وصیت(یا وصیتنامه) فوت شدن فوت کردن
بدون وصیتنامه

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط